بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
شوکولات بخوری الهی!
محیا جونم!دیروز شنبه ١٠دی بود.خوابوندمت و رفتم موسسه.زنگ زدم خاله رباب.گفت هیچ وقت بهتر از این نبودی.باورم نمی شد.اخه خاله همیشه سعی می کنه بهت دلداری بده.از پایین پله ها مثل همیشه شروع کردم:تو که چشمات خیلی قشنگه...(میدونم به مامان نمیاد آهنگ های عجیب بخونه!!ولی این یکی استثناست!)اومدم دیدم خاله راست می گفته....الان که مینویسم خوابیدی.آرام و راحت.دعا می کنم تو و همه نی نی ها همیشه سلامت باشین.از حدود دو ماه پیش تا امروز هیچی یادم نیست مگر گریه های تو وبی خوابی و گرسنگی و گریه خودم.و البته اسرین و هیدروکرتیزن و وازلین و انواع لوسیون ها.....٥شنبه گذشته با معرفی اقای دکتر رفتیم پیش دکتر احسانی که متخصص پوست بود.تا شما رو دید گفت که آتوپیک سرشت...
نویسنده :
فاطمه و حسین
1:33
فقط به خاطر تو!
دختر نازنینم!مامانی هنوز درگیر آلرزی توست.دکتر نجفی لبنیات و گوشت گاو رو محکوم کرده.طب کودکان نلسون یک فهرست بلندبالا از آلرزن ها داره.مامانی به گندم مشکوکه.تازه انار هم تحت پیگرده.مامانی که عاشق شکلات و شیرینی و....ایناست حدود یک ماه است که فکر خوردن رو نمیکنه!زیبای خفته من!الان تو خوابی و می خوام یک کمی درس بخونم.برای اینکه دستت رو به صورتت نکشی گذاشتمت توی اون سرهمی ضخیم صورتی و مثل کیسه خواب دکمه ها رو جوری بستم که نتونی دستت رو بالا بیاری.هرچند دلم نمی خواد اذیت بشی ولی این به خاطر خودته.فقط به خاطر تو....
نویسنده :
فاطمه و حسین
2:12
بندگی
سلام به دخترم!٢٠ روزی هست که ننوشتم.تمام این مدت مشغول به تلاش برای بهبود تو نازنین بودم.امروز آرامش گرفتم.مامان توی این مدت یک امتحان آسون در محضر خدا داد و نمره خوبی نگرفت.اگه دلش راست بگه الان از خدا شرمنده است.راستی که ابراهیم (که سلام خدا بر او و پیامبر اسلام و خاندان پاکش باد)بودن و اسمعیل قربانی کردن یاحسن(علیه السلام)بودن و تمام عزیزانت و خودت رو برای خدا فدا کردن آسان نیست.برات امتحان مامان رو شرح خواهم داد.الان که خوابیدی میخوام پیشت بخوابم.راستی از دیروز میگی:ماما ماما......خداوند زبانت رو به بیان خیر و حق گشاده و مزین کنه.آمین.
نویسنده :
فاطمه و حسین
2:28